دسته : مذهبی
فرمت فایل : word
حجم فایل : 47 KB
تعداد صفحات : 57
بازدیدها : 366
برچسبها : تحقیق زندگی پس از مرگ
مبلغ : 2000 تومان
خرید این فایلفهرست مطالب
حالت روح
موقف سؤال و جواب
مرحله پس از سؤال فرشته ها
اشکال و حل
نفخه صور
احوال جهنمی ها
موقف میزان سنجش اعمال
موقف حساب
موقف نامه های عمل
موقف صراط
نکاتی پیرامون عالم بهشت و دوزخ
مرحله ظاهر شدن باطنها
**************
در تحقیق حاضر به بررسی مراحل مختلف زندگی پس از مرگ و احوال انسانها در روز آخرت و رستاخیز پرداخته شده است . در ادامه به قسمتهایی از متن تحقیق دانلودی اشاره شده است
حالت روح
روح پس از مفارقت از بدن جسمانی و عنصری ، کاملا به بدن برزخی و قالب مثالی تعلق میگیرد . تفضیل مطلب این که سنت الهی چنین است که در جهان خلقت ، بین مراتب لطیف و ثقیل ، حد وسطی قرار داده شده است . این موجود وسطی ، نه از نظر لطافت و نازکی مثل مرتبه اول است و نه در سنگینی و کثافت چون مرتبه آخر . یک رو به بالا دارد و رویی به پایین و آن دو مرحله را به هم مرتبط می سازد. این مقطع وسط را برزخ می گویند .
جهت روشن شدن موضوع به ذکر دو مثال می پردازیم :
هر درختی را که مشاهده می کنیم یک مرتبه از مرحله دانه به مرحله درخت بودن نرسیده است . اول ، حبه را می کارند ، رشد می کند و درخت می شود ، شاخ و برگ و گل می دهد و سپس از آن گل ، میوه پدید می آید . بین مرحله حبه و میوه وجود درخت ، فاصله است . لذا می توانیم درخت را برزخ این دو مرحله بدانیم
پس در صقع عالم کبیر هم این مبنا رعایت شده است و موجودات برزخی ، رابط بین روح مطلق و جسم مطلق اند. انسان هم به عنوان موجود عالم هستی همین گونه است یعنی روحی دارد و بدنی . این بدن کثیف و مزبله با روح شریف علوی و عالی مقام و دارای شأننفخت فیه من روحیخیلی فاصله دارد.
پس چگونه باید این نفس شریف آسمانی و کبوتر عالم قدس را با بدن عنصری و مادی مرتبط کرد ؟ باید بین روح لطیف انسان و بدن مادی او یک بدن دیگری نیز وجود داشته باشد که لطیف تر از بدن عنصری باشد و آن بدن برزخی یا قالب مثالی است که از اول تکون و خلقت با ما هست . الان هم که حیات داریم روح ما علاقه و تعلق اولیه اش به آن بدن برزخی است و به واسطه او با بدن عنصری مرتبط می شود. اما چرا بدن مثالی و واسطه ای مخفی و پنهان است و آنچه دیدنی می باشد مادی است ؟
علتش آن است که ما دائما سرگرم به دنیاییم و اشتغالات مفرط داریم .کثرت مشاغل مادی و سرگرمی های عالم طبیعی ، مانع از این است که انسان به خود برسد و به حقیقت خویش پی برد اما گاهی که مشغله و گرفتاری کم می شود آن بدن برزخی نمایان می گردد . مثلا به هنگام خواب ، چون مقداری از عوالم مادی برکناریم آن بدن نمایان می شود . با آن بدن خواب می بینیم ، می رویم و می آییم ، حرف می زنیم . در غیر خواب نیز اگر قادر شویم روح را از اشتغال به بدن مادی منصرف کنیم و به قول ابن سینا باز هم ممکن است روح به بدن مثالی توجه بیشتری کند و حرف بزند و بعضی چیزها را نیز بیان کند اما عملی شدن این کار عمدتا وقتی است که بدن طبیعی به کلی از کار بیفتد و روح از آن مفارقت کند لذا باید تعلق آن به بدن مثالی قوی تر بشود زیرا الان هم تعلق وجود دارد ولی تعلقی ضعیف . پس اگر روح ابتدا به بدن مثالی تعلق نداشته باشد بعدا هم نمی تواند به آن تعلق گیرد . این است که ائمه اطهار _ علیهم السلام _ فرموده اند : ارواح مومنین و شیعیان ما پس از ارتحال و مفارقت از این عالم ، به بدن مثالی تعلق می گیرد و سپس در غرفه های بهشتی جای می گیرند .
امام صادق (ع) در اصول کافی می فرماید : ان ارواح المومنین فی حجرات فی الجنه یا کلون طعامها و یشربون من شرابها و یقولون ربنا اقم لنا الساعه و انجزلنا ما وعدتنا و الحق آخرنا باولنا
یعنی : مومنین و پیروان ما پس از مردن ، روحهایشان با آن بدن مثالی در حجره ها و غرفه های بهشت ، منزل می گیرند ، از غذاهای آن بهشت می خورند و از آبهای آن می نوشند و ضمنا عرض می کنند که بارالها این کم است و ما بهشت عالم آخرت و نعیم ابدی و دائمی را می خواهیم . بارالها روز قیامت را به پای دار و مارا به محشر و کبرا وارد کن و آنچه را در دنیا به ما وعده دادی به انجام برسان .
دقت کنید که این بهشت عالم برزخ است ولی مومنین ، آن بهشت اصلی و اخروی را می خواهند . آنجاچیزهایی دارد که اینجا نیست . مثلا در آخرت ، حوریه است ولی شاید در برزخ نباشند . این است که می گویند : خدایا ما آن بهشت را می خواهیم . خدایا ! عجالتا به این جایگاه رسیده ایم اما رفقا و دوستان و عقب مانده های قافله را هم به ما برسان . یعنی به همین جایی که اکنون هستیم آنان را نیز برسان .
در حدیث دیگری آمده است : وقتی مومنی رحلت می کند روحش به حلقه و محفل مومنین که در بهشت برزخی اند وارد می شود و آنها از وی می پرسند که رفقا و دوستان دنیوی ما مثلا فلان کس ، فلان همسایه ، در چه حالیست ؟ اگر او بگوید که زنده است ، امیدوار می شوند که ان شا ءالله به سعادت خواهد رسید و به آنها ملحق خواهد شد و اگر بگوید مدتهاست از دنیا رفته ، افسوس و اندوه می خودند که آه ! سقوط کرده و بدبخت شده است زیرا اگر خوشبخت و سعادتمند بود در محفل ما وارد می شد . معلوم می شود آن بیچاره به جای بدی رفته است .
...
یکی از آثار روز رستاخیز ، ظاهر شدن باطن های انسان هاست . (( یوم القیامه تری الذین کذبوا علی الله وجوههم مسوده ))
(( در روز قیامت مشاهده خواهی کرد آن جماعتی را که دروغ گفتند و آن را به خدا نسبت دادند در حالی که صورت هایشان سیاه است محشور خواهند شد ))
باید بدانید که اولا روح انسانی داتاً و طبیعتاً نورانی و مشرق و سپید است . یعنی ذاتا نورانیت و سپیدی معنوی دارد و هیچ گاه تاریکی و ظلمت در گوهر روح و نفس ناطقه وی موجود نیست اما گناه و معاصی و کارهای زشت و جرم و خیانت و ستم و جور ، چهره نورانی روان ونفس ناطقه را مثل شب ، تیره و ظلمانی می کند ولی اما تا دنیا باقی است و شخص آدمی زنده است این امر باطنی و سیاهی روح ، مخفی و پنهان می ماند و حکمش بر ظاهر جاری نیست . اما قیامت و رستاخیز ، عالمی است که تمام ظاهرها ، باطن و تمام باطن ها ظاهر می شود و هر چه که در نهاد انسان نهفته و پنهان شده ( معنویات و اخلاق و صفات و سایر حالات روحی ) تجسم یافته و در ظاهر جسم نمایان می گردد .
مثلا تاریکی و ظلمتی که بر اثر گناه دروغ در چهره روح ، نهفته و پنهان بود و کسی از آن خبر نداشت در صورت وی نمایان شده و بکلی ظاهر می گردد . یعنی در قیامت ، ظاهر به باطن رفته و بواطن ، آشکار می شود و همین گونه این امر در تمام صفات و ملکات روح ، تجسم و ظهور پیدا می کند.
...
خرید و دانلود آنی فایل